در اقتصاد ایران، نفت مهمترین منبع تحرک است و در سالهای اخیر این اهمیت بهدلیل ارزش بیحساب انرژی در اقتصاد جهان بیش از پیش از ارزش برخوردار شده است.
برای این منبع تحرک اقتصاد جهانی که در ذخایر نفت خام درحال حاضر مقام سوم را داریم و در گاز مقام دوم را، باید برنامه ریزی راهبردی داشته باشیم تا سرمایهگذاریها در هر بخش با اهداف مشخصی انجام شود که هم منافع ملی ما و هم منافع جهانی را تامین کند. علاوه بر سرمایهگذاری در این صنعت و تدوین نقشه راه توسعه آن، باید برای درآمدهای آن نیز برنامه داشت تا از این ثروت بیجایگزین، ثروت و دارایی پایداری تولید کرد.
با وجود همه این اهمیت هنوز نه در بخش نفت و نه در بخش انرژی برنامه مشخصی نداریم و این درحالی است که این روزها در آستانه اجرای طرحی هستیم که حذف یارانه انرژی در اقتصاد ایران را هدف گرفته است.
برای آگاهی از شرایط جاری صنعت نفت و برنامههایی که در دست اجراست با محمد هادی نژاد حسینیان معاون سابق بینالملل وزارت نفت و از مدیران ارشد باسابقه کشور گفتوگو کردهایم.
- این روزها صنعت نفت در ایران با مشکلات زیادی مواجه است. بخشی ناشی از تحولات روابط خارجی است و برخی ناشی از بیتجربگی افراد. ما در صد سالگی حضور نفت در اقتصاد ایران هستیم اما هنوز هیچ برنامه مشخص و درازمدتی در نهادهای مربوط به انرژی در ایران وجود ندارد. برخی خواهان صادرات گاز هستند، برخی از تولید برق و صادرات آن سخن میگویند و برخی از توقف خام فروشی بهطور کلی سخن میگویند. در واقع در صد ساله دوم چه باید کرد؟
تا آنجا که من میدانم برنامه مدون و مشخص راهبردی در صنعت نفت ایران نداریم. البته برخی سیاستها خیلی بدیهی است. برای مثال از پارس جنوبی ما هرچه گاز تولید کنیم خوب است. چون در این میدان ما شریکی داریم که زودتر از ما تولید از این میدان را شروع کرده و هنوز هم بیشتر از ما برداشت میکند و در آینده هم اگر ما برداشت نکنیم او برداشت میکند.
البته خام فروشی هم خوب نیست ولی اگر ما تولید نکنیم و منتظر شویم که از گاز ارزش افزوده بیشتری تولید کنیم چه بسا اصل و فرع گاز را از دست بدهیم. این سیاستها بدیهی هستند.
- زمان وزارت آقای زنگنه چیزی تحت عنوان چشمانداز وزارت نفت منتشر شد و بهنظر من مقدمهای برای برنامه ریزی بود. آمارهایی در مورد میزان تولید و ذخایر ایران و جهان در آن گردآمده بود. برخی پیشبینیها هم داشت ولی به سؤالات اساسی پاسخ روشنی نمیداد و بیشتر همانگونه که شما گفتید به مسائل بدیهی پرداخته شده بود؟
بله برنامه راهبردی نبوده است. اما در مواردی از روی واقعیتهایی که هست میتوان به نتیجه رسید. برای مثال در مورد صادرات گاز از طریق خط لوله و تولید الانجی محاسبههایی شده و گفته شده که صادرات گاز از طریق خط لوله تا فاصله مشخصی مثلا 3 هزار کیلومتر از صادرات الانجی باصرفه تراست. برای فاصله بیشتر ال ان جی باصرفهتر است.
البته بهدلیل تغییر قیمت نفت و تغییر هزینههای اجرای طرحها بهدلیل افزایش قیمت تجهیزات این اعداد تغییر میکنند.
- ما در مورد اولویتهای انرژی در کشور نهادی رسمی نداریم؟
شورایعالی انرژی طبق قانون وجود دارد ولی متأسفانه تشکیل نشده است. این مسائل کار این شورا است. برای صادرات برق ما بارها سؤال کردیم در مذاکراتی که داشتیم. تاکید میشد که تبدیل گاز به الکتریسیته و صادرات آن باصرفهتر از صادرات گاز نیست.
- در مورد الانجی ما باید چه هدفی را دنبال کنیم. بازار الانجی در بازار آینده شاید
به صرفهتر باشد و بازار انعطافپذیرتری داشته باشد و متفاوت از خط لوله است؟
بله الانجی بازار و فروش انعطافپذیرتری میتواند داشته باشد. در مقابل خط لوله شمارا موظف میکند به فروش گاز به خریداری ثابت در مدت معین و با قیمتی که براساس یک فرمول مشخص تعیین میشود و به همین دلیل مخاطره بیشتری دارد. اگر امکان فروش نداشته باشید خسارت بیشتری وجود دارد.
پیش از این سرمایهگذاری در طرحهای الانجی زمانی از سوی بانکها تامین اعتبارمیشدند که حداقل برای حدود 80 درصد تولید آن مشتری دائم داشتند. امروز هرچه که پیش میرویم میزان ظرفیت آزاد طرحها بیشتر میشود. اگرچه بهنظر میرسد ریسک راکد ماندن سرمایه افزایش مییابد، ولی حقیقت این است که به دلیل افزایش تقاضا برای خریدهای تکمحمولهای سرمایهگذاران مطمئن هستند تا بیست درصد ظرفیت واحدشان میتوانند در این بازار مشتری داشته باشند.
در همه کشورها در حال حاضر یارانههای دریافت گاز مایع نیست. اما همه بهدنبال این هستند که پایانه دریافت الانجی ایجاد کنند. تنوع منابع تامین انرژی سیاستی است که همه در جهان دنبال میکنند. بنابراین خود را به خط لوله وابسته نمیکنند. ایجاد شرایط لازم برای مصرف الانجی در همه کشورها دنبال میشود.
- این سیاست تنوع مصرف و تولید انرژی آیا از سوی ایران هم نباید دنبال شود؟
بله این عاقلانه است که ما تنوع در همه بخشها داشته باشیم؛ هم در تولید و هم در مصرف. اما باید منافع ملی خود را در نظر بگیریم. برای مثال واردات گاز از روسیه یا ترکمنستان و سواپ آن برای ما بسیار خوب است حتی ترانزیت گاز از خاک ما خوب است که باید دنبال شود. در این زمینه پیشنهادهایی در مورد ترانزیت گاز به ترکیه بود که بهدلیل برخی سیاستها این امر حمایت نمیشد ولی بهنظر من منافعی دارد و باید از آن حمایت کرد.
- همه امیدها برای اعمال یک سیاست صحیح منوط به وجود نهاد مشخص و رسمی است مانند شورایعالی انرژی که از برنامه دوم تاکنون تشکیل نشده و در حال حاضر نیز همه شوراها منحل شده است. بهنظر شما نباید یک اقدامی برای برنامهریزی در بخش انرژی دنبال شود؟
امیدوارم که اقدامی جدی در این زمینه صورت گرفته و شورایعالی انرژی تشکیل شود. و اگر مشکلاتی بر سر راه آن است از میان برداشته شود.
- تا کی باید منتظر بود که تحولی در این زمینه رخ دهد و تصمیمهایی که گرفته میشود حاصل مفیدی در زندگی مردم داشته باشد؟امروز شاهد هستیم که چون برای برخی سودآور است در همه مناطق کشور گازرسانی میشود، همه اینکار را حمایت میکنند ولی تولید گاز برای مصرف مشترکان انجام نمیشود. آیا خصوصیسازی صنعت نفت راهحل این مشکل نیست؟
مقداری از اشکالات به دولتی بودن سیستم برمیگردد. دولت بهطور معمول تصمیم سیاسی میگیرد نه اقتصادی. دولتیها توصیههای سیاسی میکنند و نه اقتصادی. حاصل این میشود که ثروت خدادادی که باید از آن بهرهبرداری اقتصادی شود از آن بهرهبرداری سیاسی میشود. ما شاهد هستیم که در یک منطقهای از کسی بخواهند که گازرسانی شود و میشود ولی اقتصادی نیست. کارخانههایی ساخته میشود که فقط برای رضایت کسی است و همه دوران فعالیتش زیان میدهد و حتی تعطیل میشود.
- برنامه تولید نفت در ایران در سالهای جاری باید 5/4 میلیونبشکه باشد. آینده تولیدنفت را چگونه میبینید؟
تا آنجا که من یادم هست از 10 سال پیش تاکنون همیشه ظرفیت تولید نفت کشور 4 تا 2/4 بوده است و هر رکوردشکنی کمتر از 50 هزار بشکه بوده است. قطعا تولید نفت ما همین است و اگر تلاشی نشود که مصرف کنترل وکاهش یابد و تولید اضافه گردد در آینده تولید فعلی پاسخ مصرف داخلی را نمیدهد. من چند بار اعلام کردم که اگر مشکل تولید و مصرف حل نشود در آینده گرفتاری زیاد خواهیم داشت.
- آیا حذف یارانه کمکی به مسئله میکند؟
قطعا کمک میکند. من به همراه گروهی از دوستانم در مورد یارانهها کار زیادی کردیم. مسئله یارانه مشکلی است که باید حل شود و هر دولتی این مشکل را حل کند کار بزرگی کرده و همه باید قدردان آن باشند. طرحی که ما تهیه کردیم بر این استوار بود که اعتباری معادل یارانه برای هر فرد اختصاص یابد تا امکان خرید سهام داشته باشند. این کار به حجم نقدینگی اضافه نمیکرد و اگر کسی هم به پول احتیاج داشت میتوانست سهام خود را بفروشد. درکنفرانسی در دانشگاه امام صادق(ع) من طرح خودم را مطرح کردم و استفاده از کدملی برای اختصاص اعتبار برای خرید سهام مورد توجه قرار گرفت.
- حذف یارانه یک آرزوی طولانی است. در همه دولتها مطرح بوده و گامهایی برای حذف آن برداشته شد. این طرح با توجه به تاثیر وسیعی که در اقتصاد خواهد داشت با احتیاط و بسیار محافظهکارانه مورد بررسی قرار میگیرد. در مورد اینکه باید حذف شود اختلاف نظری وجود ندارد ولی مشکل شرایط عملی و ایجاد امکانات فنی برای اجرای آن است تا مشکلی ایجاد نکند؟
بهنظر من مهمترین مسئله در اجرای موفق طرح آشنایی افکار عمومی با این طرح است تا زمینه اجرای آن فراهم شود. علاوه بر این توسعه امکانات حملونقل برای متقاضیان سفر در شهرها است. کارهای لازم باید پیش از اجرای طرح انجام شود. یارانه بهصورت نقدی نباید پرداخت شود.